فریاد بزن دوستت ندارم...

فریاد بزن دوستت ندارم...

باز اسمت آورده شد...
قلب بیچاره ام به چه لرزه ای افتاد...
چرا یادش نمی ماند
دورش زده ای؟؟؟
چرا مانند دختر 13 ساله ناشیانه عمل میکند...
خواهشی دارم
غریبه...
برگرد....
ولی نمان...
رو به دلم بایست و مردانه فریاد بزن "دوستت ندارم"
دل است دیگر...
مثل بچه ها طعنه هایت را نشنیده گرفته...
میخواهد پستی تو را با گوش های خودش بشنود و بعد...
بلرزد...بشکند...بمیرد...
اگر مردی را سزاوار خود میدانی...
برگرد و فریاد بزن دوستت ندارم...
به خدایم قسم نامت را "نامرد"نمیگذارم
برگرد و بگو همه ی عاشقانه هایت
دروغ بود...
هی فلانی...
نمیخواهم منتی سرت بگذارم...
من از قبل هم آنچنان قوی نبودم...
ولی به خدایم قسم
با آمدنت شکننده شدم...
من هیچ از عشق بی نهایتم گلایه ندارم!!!
فقط دارم میسوزم از اینکه چرا
بازیم دادی...
بازیچه بودنم را هم قبول
میپذیرم...
به شرط اینکه برگردی و
مردانه فریاد بزنی دوستت ندارم....

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

[ یک شنبه 28 آبان 1391برچسب:, ] [ 14:30 ] [ تنهاصبور ] [ ]